- لعبت پرست
- پرستندۀ لعبت، بت پرست، معشوق پرست
معنی لعبت پرست - جستجوی لغت در جدول جو
- لعبت پرست
- دلبر پرست، بت پرست آنکه لعبت پرستد، بت پرست صنم پرست، معشوق پرست دوستدار دلبر: دگر ره چرخ لعبت باز دستی ببازی برد با لعبت پرستی. (نظامی لغ)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و کیفیت لعبت پرست. لعبت خانه لعبتخانه. بتخانه بتکده: بر وی خویش کوی و برزن من چو لعبت خانه نوشاد دارد. (معزی لغ)
پرستنده کعبه، آنکه کعبه را پرستد
شادی پرست خوشگذران
کسی که بت را پرستش کند